به یاد آور .....


و آن دم که تنها برگ زرد درخت عشقمان هم به بهانه ی پاییز خود را رهایی بخشد:

به یاد آور مرا که چون بادی وزیدم در میان بیشه زار ها و کوهساران

و وقتی تو را چیدم از گلستان تا با هم سفر کنیم پژ مردی .

به یاد آور که من همیشه به دنبال آب روان بودم و تو چشم انتظار باران.

به یاد آور رقص گل سرخ و باد را در اوج آسمان وقتی که خورشید

مبهوت مانده بود و آسمان تحسین می کرد و زمین افسوس می خورد.

 

و بدان که باد تا ابد سرگردان از کویی به کوی دیگر خواهد رفت

با گل سرخ خشکیده ای در آغوشش .

نظرات 2 + ارسال نظر
دوست چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:58 ب.ظ

baz ham chon hamsihe
behtar az ein nemsihe

سارا پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:56 ب.ظ http://ghabekhali.blogsky.com

سلام
ممنون از اینکه سرزدی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد