صبحدم ،قاصدکی، آرام آرام، بر روی گونه ام نشست.
گرفتمش، بوی تو را میداد.
و مدام نجوا می کرد:دوستت دارم، دوستت دارم ،صدا صدای تو بود.
بوسه هایت را به دست قاصدک می سپاری؟
سلام دوست عزیز روح لطیف وبزرگی داری از راه دوری امده بودم مهربانی را هدیه اوردمو... مو فق باشید
سلام دوست عزیز روح لطیف وبزرگی داری
از راه دوری امده بودم مهربانی را هدیه اوردم
و... مو فق باشید