وقتی شاپرک نگاهم به روی پلک هایت می نشست،
تو هرگز چشم نمی گشودی.
و من تازه می فهمم چرا...................
می ترسیدی حیا، شاپرک را پر دهد؟
                   

 

نظرات 2 + ارسال نظر
دوست چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:29 ق.ظ

خیلی خیلی با مفهوم بود
ای کاش همه می فهمیدند

سفرکرده شنبه 23 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:53 ب.ظ http://www.safarkarde.blogsky.com

حیای نگاه اوست که مرا اینگونه دیوانه کرده است ...
نگاه خدایی او مرا به یاد دریا و دریایی می اندازد
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد